به صرف سرزدن چند اشتباه از هم
جدا شدیم به آسانی دو راه از هم!
بعید بود چنین دوری از من و تو بعید
شبیه فاصلهی آفتاب و ماه از هم
تو فکر می کنی از دشمنی چه کم دارد
بهانهگیری یاران نیمه راه از هم؟
به هم پناه میآورد روحمان یک روز
به کی بریم در این روزها پناه از هم؟
گذشت دورهی آه از زمانه گفتنها
چرا عزیز من! آه از زمانه؟ آه از هم!
جریمهی خودمان هیچ...جرم دیده چه بود؟
چگونه دل بکنند این دو بیگناه از هم؟
به شوق دیدن هم باز پلک میبندیم
سراغ اگرچه نگیریم هیچگاه از هم
چه کار عقل بداندیش را به جادهی عشق؟
خوشا جنون که ندانست راه و چاه از هم!